معرفی مجموعه
مروری مختصر بر عملکرد موسسه جوانان آستان قدس رضوی در حوزه معرفت افزایی و پاسخگویی به شبهات
• تحقق یک آرمان؛ ایجاد نهضت مردمی معرفت افزایی
شهر مشهد و در راس آن آستان قدس رضوی در سایه توجهات حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام همواره کانون اهالی علم و معرفت بوده است. از اهداف عالیه این مرکز، ترویج فرهنگ اسلامی و حرکت در مسیر تعالی بشر است که در سالهای اخیر با شتاب فزاینده ای روبرو بوده است به طوری که این تلاش های گسترده، شهر مشهد را به «پایگاه معرفت افزایی جوانان ایران» مبدل نموده است.
تاکیدات رهبر معظم انقلاب مدظله العالی بر اهمیت و جایگاه ویژه نسل جوان و ارتقاء معرفتی ایشان در سالهای اخیر سبب شد که موسسه جوانان آستان قدس رضوی به مرکزی الهام بخش و الگوساز در حوزه معرفت افزایی در سطح کشور مبدل شود. اگر چه برای حرکت در این مسیر لازم بود از بسیاری از موانع سخت و دشوار عبور کرد؛ اما این مهم نیز با تلاش تمامی خادمان جوان فرهنگی این موسسه محقق شد و اکنون موسسه جوانان آستان قدس رضوی با افتخار توانسته است ذیل پرچم مقدس عالم آل محمد امام رضا علیه السلام، نه تنها در سطح کشور بلکه فراتر از آن در سطح بین الملل، شبکه ای را به وسعت همه ارادتمندان به ساحت حضرت رضا علیه السلام را ایجاد نماید، تا هریک به میزان سهم ارادت خود به ولی نعمتمان به ارائه خدمات بپردازند.
تعامل مستقیم و صریح با اقشار مختلف نوجوانان و جوانان و توجه به مسائل، سوالات و پاسخگویی منطقی به شبهات ایشان، رویکرد اصلی در طراحی و اجرای برنامه ها از مهمترین مزایای محتوا و متون تالیفی میباشد. از شاخصه های این رویکرد میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
▪️ تولید محتوای معارفی متناسب با نیاز جوان و نوجوان امروز
▪️ استفاده از جاذبه های معرفتی و عرفانی به جای جاذبه های کاذب
▪️ استفاده از ظرفیت حکمت متعالیه برای رفع شبهات و چالش های امروزی
▪️ بهره مندی از ظرفیت نیروی جوان و هسته های خودجوش مردمی
▪️ توانمند سازی، هدایت گری و پشتیبانی برای جمع تشکل ها و دغدغه مندان تربیتی
▪️ تولید محتوای موثر و تمرکز بر تربیت مربیان و اساتید جهت انتقال محتوا و تربیت نوجوان عصر تمدن اسلامی
▪️ تائیدات و حمایت های مقام معظم رهبری
▪️ تائیدات بیش از یکصد نفر از مراجع، بزرگان دینی و صاحب نظران مطرح کشوری
دستاوردهای اصلی
در همین راستا، دستاوردهای زیربنایی موسسه را میتوان بدین صورت برشمرد
بعنوان نقطه مزیت اصلی و تحول آفرین جریان انقلاب اسلامی و نگاه تمدنی حضرت امام خمینی ره و بر همین مبنا محور قراردادن معارف ناب توحیدی در راستای شبهه زدایی، شکل دهی هویت دینی و انقلابی نوجوانان و جوانان و کادر سازی برای انقلاب اسلامی و تمدن بزرگ پیش رو ؛ در قالب بیش از 30 عنوان تولیدات اصلی مکتوب، طراحی دوره های تعاملی مجازي ( بیش از 20 دوره و با بهره گیری از 30 استاد بنام کشوری و تولید اختصاصی بیش از 400 ساعت تدریس هدفمند ) و تعریف اردوهای تربیتی معرفتی ( با محوریت مدارس تیزهوشان، فارغ التحصیلان و منتخبان دوره های آموزشی و مخاطب پرچالش سخت) در دستور کار قرار گرفت
بعنوان یک فرصت و سرمایه بی بدیل برای ساخت انقلاب بعنوان محور اصلی در قالب دوره های بینهایت شو و سایر دوره های حضوری و مجازی و با بیش از 300 هزار نفر مخاطب از سراسر کشور صورت پذیرفت.
با محوریت شعار ایجاد نهضت فراگیر معرفت افزایی در کشور مبتنی بر کادر سازی عمیق در گام دوم انقلاب و تعریفی اصیل از مقوله جهاد تبیین؛ با تربیت صدها مدرس آموزش عقاید برای نوجوان، تربیت هزاران مربی و ارتباط با بیش از 1000 تشکل تربیتی کشور
از جمله در جریان اغتشاشات سال 1401 با هزاران نفر از نوجوانان مدارس بحرانی کشور در ده استان تعامل و ارتباط موثر برقرار گردید و نتایج، تجارب و به لطف خدا شناخت معجزه آسایی حاصل گردید.
5. تغییر کاربری مجموعه باغات و املاک تشریفاتی و یا رها شده این آستان مقدس به فضاهای تربیتی از جمله، باغ بیلدر، باغ امام رضا علیه السلام، باغ خوردین و ... که بستری برای برگزاری اردوهای تربیتی برای بیش از 400 هزار نوجوان و جوان از سراسر کشور و خدمت دهی به تشکل های تربیتی مردمی انقلابی شده است.
6.فعالیت های جانبی :برگزاری یازدهمین دوره کنفرانس بین المللی افق نو با حضور 55 چهره ضد صهیونیست بین المللی، برگزاری نشست های اندیشه محور بزم اندیشه با محوریت بیانیه گام دوم انقلاب و موضوعات به روز، برگزاری جشن های مردمی زیر سایه خورشید در ایام دهه کرامت بعنوان فراگیر ترین عملیات مردمی کشور و با مشارکت بیش از 2000 تشکل مردمی در 2000 نقطه جغرافیایی کشور و 36 کشور
نظرات و تاییدات
نظر علما و اساتید در مورد این مجموعه کتب
آية الله مصباح یزدی
حجة الاسلام و المسلمین ماندگاری
کتابها بسیار روان زیبا و عمیق تولید شده و این دوره ها خلاء جدی این چهل سال اخیر را پر کرده و باید زودتر از اینها به چنین منابعی دست پیدا می گردیم.
حجة الاسلام و المسلمین ماندگاری
کتابها بسیار روان زیبا و عمیق تولید شده و این دوره ها خلاء جدی این چهل سال اخیر را پر کرده و باید زودتر از اینها به چنین منابعی دست پیدا می گردیم.
استاد اصغر طاهرزاده
استاد اصغر طاهرزاده
حجة الاسلام و المسلمین ماندگاری
کتابها بسیار روان زیبا و عمیق تولید شده و این دوره ها خلاء جدی این چهل سال اخیر را پر کرده و باید زودتر از اینها به چنین منابعی دست پیدا می گردیم.
آية الله مصباح یزدی
سوالات متداول در مورد مجموعه
پرسش و پاسخ
اوّلین مسأله این است که اعتقادات در مؤسسه آستان قدس رضوی در راستای تربیت آموزش داده میشود نه به عنوان هدف آموزش اعتقادات خودش به عنوان هدف نیست وقتی صحبت از آموزش عقاید در راستای تربیت میشود طبیعتاً باید سراغ اعتقاداتی برویم که در مسیر تربیت اثرگذار هستند و دانشهایی که یک شخص برای رسیدن به کمال لازم در بُعد فردی و اجتماعی به آن نیازمند است مسلّماً قبل از رشد اجتماعی فرد نیازمند یک رشد فردی است اینکه فرد از درون خودش رشد کند تا بتواند به دیگران هم خدمت کند و جامعه را بسازد لذا اولویّت اوّل آموزش اعتقاداتی است که در راستای خودسازی اثرگذار است
سؤالی که در اینجا به آن مواجه میشویم این است که ما چگونه به چنین اعتقاداتی دست پیدا کنیم و آنها را فهرست کنیم تا بتوانیم آنها را آموزش بدهیم؟ جواب این است که در این راستا باید دو گام برداشت:
گام اوّل مراجعه به متون دین ما برای اینکه بتوانیم الگویی برای تربیت اعتقادی داشته باشیم
اوّلین و مهمترین قدممان این است که به متون دینی مراجعه کنیم و بررسی کنیم چه اعتقاداتی در متون دینی مورد تذکّر و تأکید قرار گرفته است. در این راستا دراولویّت اوّل به قرآن کریم که محور تربیت و انسانسازی است و متنی است که مسلمانان موظّف هستند مدام در طول سال با آن مأنوس باشند و آن را بخوانند و آن را مرور کنند. و محتوایی در آن آمده که نیاز عمومی و فراگیر انسانها در همۀ زمانها است. با مراجعه به این متون میتوانیم اعتقادات پایه اثرگذار را فهرست کنیم اینها مواردی است که انسانها بر اساس فطرت انسانی در سلوک الیالله و خودسازی به آن محتاج هستند.
گام دوّم طرح برخی از مسائل اعتقادی به حسب شرایط زمان و مکان
گه گاهی طرحِ برخی از مسائل اعتقادی لازم میشود که ذاتاً ممکن است لازم نباشد امّا چون در یک زمانهای ممکن است بهطوری باشد که اگر آنها را مطرح و پیگیری نکنیم آن اعتقادات اصلی هم نمیتواند منتقل و آموزش داده شود مثلاً در زمان ما پرداختن به نظریه تکامل یک ضرورت است با اینکه نظریه تکامل، مسألهای نیست که دانستن آن برای سعادت بشری لازم باشد امّا در زمانهای که نظریه تکامل، وسیلهای برای نقد خداباوری است و اگر مخاطب ما با این دیدگاه و پاسخهای آن آشنا نباشد و با واسطه در اعتقاد او به خدا خللی ایجاد شود ما موظّف میشویم که نقد و بررسی مسأله تکامل را هم آموزش بدهیم.
الف: تولید محتوای صحیح و ناب
در گام اوّل، مؤسسه به سمت تولید یک محتوای اعتقادی حرکت کرد که متناسب با نسل نوجوان و جوان باشد.
براساس رهنمودهای رهبری معظّم و براساس حکم عقل به متخصّصترین شخصی که در دورۀ اخیر در حوزه مسائل اعتقادی شناختهشده است مراجعه کردیم، مرحوم علّامه طباطبائی قدساللهنفسه؛ شخصیّتی که هم در بُعد عملی مسلّماً انسان كامل است در تمام مراحل سلوک به اوج عبودیّت و بندگی خداوند متعال رسیده است و خود ایشان در کلام رهبر عزیزمان ضربالمثلی است برای انقلاب که فرمودند:
آرزو داشتیم امثال علّامه طباطبائیها و آقای قاضیها آرزو داشتیم تربیت شوند.
در بُعد مسائل علمی، مرحوم علّامه طباطبائی مسلّماً در عرصۀ تفسیر و انس با قرآن أعلم و پرکارترین شخص در عصر اخیر در کار روایات هستند. در عرصۀ فلسفه و عرفان اسلامی در عصر خودشان جزء برترین شخصیّتها محسوب میشوند و از همه برتر هستند . رهبری معظّم در چند تعبیرشان مرحوم علّامه طباطبائی را بهعنوان نمونه و نماد فعالیّتهای اعتقادی صحیح و ایستادگی در برابر چهرۀ کفر توصیف فرمودند و فرمودند از ایشان باید الگو گرفت.
یک ویژگی هم در کار ایشان این بود که علاوه بر جامعیّت معنوی و علمی ، آثار فراوانی نیز داشتند چون بالأخره هستند بزرگانی که در عرصۀ علم در درجۀ بسیار عالی هستند ولی آثار علمی بسیاری از آنها باقی نمانده که انسان بتواند به آنها مراجعه کند و بر اساس آنها یک محتوای صحیح و نابی را منتقل کند.
لذا از این رو به محضر آثار علّامه طباطبائی مراجعه کردیم. البته آثار ایشان نیز دو سطح دارد ، ما طبیعتاً برای بهدست آوردن نابترین اندیشه قرآنی و ولایی به آثار خاص حضرت علّامه رضواناللهعلیه مراجعه کردیم.
در مسائلی که حضرت علّامه طباطبائی در آنها بیان صریحی نداشتند به شاگردان ایشان رجوع شد. شاگردان ایشان دو دسته هستند برخی افکار و آراءشان به حضرت علّامه طباطبائی بسیار نزدیک است مثل مرحوم علّامه طهرانی و مرحوم علّامه حسنزاده و آیةالله جوادی آملی و برخی یک لایه تفاوتی بین محتوا و آراءشان با علّامه طباطبائی وجود دارد مثل مرحوم آیةالله شهید مطهری و مرحوم آیةالله مصباح یزدی رضواناللهعلیه. طبیعتاً در مراجعه به آثار شاگردان علّامه نیز ابتدا به سراغ شاگردانی رفتیم که آثارشان با حضرت علّامه خیلی از نظر محتوا نزدیکتر و قویتر است و در گام های بعدی به سراغ سراغ سایرین رفتیم .
دوّم: تولید محتوای عمیق و دقیق
ما نیازمند یک محتوای عمیق و دقیقی بودیم چون قرآن عمیق است .محتوای صحیح و ناب همیشه محتوایی است پر از عمق و عظمت. همانطور که در اوصاف قرآن در کلمات اهل بیت علیهمالصّلاةوالسّلام آمده است. یک دسته مطالب سطحی و ساده را نمیتوان هیچگاه بهعنوان محتوای قرآن و اعجاز الهی نام برد. طبیعت مراجعه به آثار حضرت علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه این است که انسان به محتوای عمیق دست پیدا میکنیم چون علّامه طباطبائی آن قرائتی از قرآن را ارائه میدهند قرائتی صادقانه و صحیح قرآن است که محتوایی است واقعاً تأمّل برانگیز و انسان را لایه لایه به سمت اعماق عالم هستی میبرد و نکاتی را برای انسان روشن میکند که از قبل روشن نبوده، محتوایی که قلب دانشمندان را آرام میکند و برای آنها اعجاب برانگیز است.
وقتی انسان آن محتوای عمیق را ارائه میکند دست برتر را دارد و میتواند مخاطب را به سمت سفره قرآن بکشاند و از اندیشههای رقیب دور کند. قرائتهای سطح پایین و غیر عمیق و به تعبیر دقیقتر غیر واقعی از قرآن و روایات هیچگاه توان رقابت و مبارزه در عرصۀ اندیشهها را ندارد.
سوّم: ارائه محتوای عمیق همراه با استدلال
محتوا باید در عین اینکه مطالب عمیق را بیان میکند آنها را با استدلال بیان کند چون مخاطب ما هنوز دین را نپذیرفته و میخواهد با عقلش سر سفرۀ دین بیاید و نیازمند استدلال است. و استدلالها باید محکم باشند نه استدلالهایی که موقّتاً انسانها را قانع میکند ولی انسان آنها را بعد از مدّتی رها کند و بفهمد که این استدلالها اشتباه بوده است . همین استدلال های غلط گاهی اوقات بیشتر موجب زدگی افراد از دین میشود .
وقتی انسان با استدلالهای غلط مواجه میشود و بعداً آن را رها میکند یک بدبینی بهوجود میآید که باعث میشود او دوباره به سراغ اتّفاقهای عمیقتر نمیرود و احساس میکند خبری نیست. ما موظّف بودیم محتوای ناب و قرائت عمیق و استدلالهای محکمی را ارائه بدهیم که این امر در آثار علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه انجام شده است امّا نکته مهم این بود که باید تلاش میشد که حتّی اگر الان هم مخاطب ما متوجّه آن دقّتها و ظرافتها نمیشود امّا مطلب ما این قدر دقّت داشته باشد که اگر در سالهای آتی هم آمد و خواست اعتراضی کند بفهمد که برداشت خودش از محتوای ارائه شده ناقص بوده و الّا محتوا دقیق بود و به آن حقانیّت وفادار بوده است.
دوّم: تولید محتوای عمیق و دقیق
ما نیازمند یک محتوای عمیق و دقیقی بودیم چون قرآن عمیق است .محتوای صحیح و ناب همیشه محتوایی است پر از عمق و عظمت. همانطور که در اوصاف قرآن در کلمات اهل بیت علیهمالصّلاةوالسّلام آمده است. یک دسته مطالب سطحی و ساده را نمیتوان هیچگاه بهعنوان محتوای قرآن و اعجاز الهی نام برد. طبیعت مراجعه به آثار حضرت علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه این است که انسان به محتوای عمیق دست پیدا میکنیم چون علّامه طباطبائی آن قرائتی از قرآن را ارائه میدهند قرائتی صادقانه و صحیح قرآن است که محتوایی است واقعاً تأمّل برانگیز و انسان را لایه لایه به سمت اعماق عالم هستی میبرد و نکاتی را برای انسان روشن میکند که از قبل روشن نبوده، محتوایی که قلب دانشمندان را آرام میکند و برای آنها اعجاب برانگیز است.
وقتی انسان آن محتوای عمیق را ارائه میکند دست برتر را دارد و میتواند مخاطب را به سمت سفره قرآن بکشاند و از اندیشههای رقیب دور کند. قرائتهای سطح پایین و غیر عمیق و به تعبیر دقیقتر غیر واقعی از قرآن و روایات هیچگاه توان رقابت و مبارزه در عرصۀ اندیشهها را ندارد.
سوّم: ارائه محتوای عمیق همراه با استدلال
محتوا باید در عین اینکه مطالب عمیق را بیان میکند آنها را با استدلال بیان کند چون مخاطب ما هنوز دین را نپذیرفته و میخواهد با عقلش سر سفرۀ دین بیاید و نیازمند استدلال است. و استدلالها باید محکم باشند نه استدلالهایی که موقّتاً انسانها را قانع میکند ولی انسان آنها را بعد از مدّتی رها کند و بفهمد که این استدلالها اشتباه بوده است . همین استدلال های غلط گاهی اوقات بیشتر موجب زدگی افراد از دین میشود .
وقتی انسان با استدلالهای غلط مواجه میشود و بعداً آن را رها میکند یک بدبینی بهوجود میآید که باعث میشود او دوباره به سراغ اتّفاقهای عمیقتر نمیرود و احساس میکند خبری نیست. ما موظّف بودیم محتوای ناب و قرائت عمیق و استدلالهای محکمی را ارائه بدهیم که این امر در آثار علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه انجام شده است امّا نکته مهم این بود که باید تلاش میشد که حتّی اگر الان هم مخاطب ما متوجّه آن دقّتها و ظرافتها نمیشود امّا مطلب ما این قدر دقّت داشته باشد که اگر در سالهای آتی هم آمد و خواست اعتراضی کند بفهمد که برداشت خودش از محتوای ارائه شده ناقص بوده و الّا محتوا دقیق بود و به آن حقانیّت وفادار بوده است.
دوّم: تولید محتوای عمیق و دقیق
ما نیازمند یک محتوای عمیق و دقیقی بودیم چون قرآن عمیق است .محتوای صحیح و ناب همیشه محتوایی است پر از عمق و عظمت. همانطور که در اوصاف قرآن در کلمات اهل بیت علیهمالصّلاةوالسّلام آمده است. یک دسته مطالب سطحی و ساده را نمیتوان هیچگاه بهعنوان محتوای قرآن و اعجاز الهی نام برد. طبیعت مراجعه به آثار حضرت علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه این است که انسان به محتوای عمیق دست پیدا میکنیم چون علّامه طباطبائی آن قرائتی از قرآن را ارائه میدهند قرائتی صادقانه و صحیح قرآن است که محتوایی است واقعاً تأمّل برانگیز و انسان را لایه لایه به سمت اعماق عالم هستی میبرد و نکاتی را برای انسان روشن میکند که از قبل روشن نبوده، محتوایی که قلب دانشمندان را آرام میکند و برای آنها اعجاب برانگیز است.
وقتی انسان آن محتوای عمیق را ارائه میکند دست برتر را دارد و میتواند مخاطب را به سمت سفره قرآن بکشاند و از اندیشههای رقیب دور کند. قرائتهای سطح پایین و غیر عمیق و به تعبیر دقیقتر غیر واقعی از قرآن و روایات هیچگاه توان رقابت و مبارزه در عرصۀ اندیشهها را ندارد.
سوّم: ارائه محتوای عمیق همراه با استدلال
محتوا باید در عین اینکه مطالب عمیق را بیان میکند آنها را با استدلال بیان کند چون مخاطب ما هنوز دین را نپذیرفته و میخواهد با عقلش سر سفرۀ دین بیاید و نیازمند استدلال است. و استدلالها باید محکم باشند نه استدلالهایی که موقّتاً انسانها را قانع میکند ولی انسان آنها را بعد از مدّتی رها کند و بفهمد که این استدلالها اشتباه بوده است . همین استدلال های غلط گاهی اوقات بیشتر موجب زدگی افراد از دین میشود .
وقتی انسان با استدلالهای غلط مواجه میشود و بعداً آن را رها میکند یک بدبینی بهوجود میآید که باعث میشود او دوباره به سراغ اتّفاقهای عمیقتر نمیرود و احساس میکند خبری نیست. ما موظّف بودیم محتوای ناب و قرائت عمیق و استدلالهای محکمی را ارائه بدهیم که این امر در آثار علّامه طباطبائی رضواناللهعلیه انجام شده است امّا نکته مهم این بود که باید تلاش میشد که حتّی اگر الان هم مخاطب ما متوجّه آن دقّتها و ظرافتها نمیشود امّا مطلب ما این قدر دقّت داشته باشد که اگر در سالهای آتی هم آمد و خواست اعتراضی کند بفهمد که برداشت خودش از محتوای ارائه شده ناقص بوده و الّا محتوا دقیق بود و به آن حقانیّت وفادار بوده است.
آیا مدل تربیتی که در برترین آرزو ارائه میشود مدل کاملی است یا نه؟
برخی از فعّالان فرهنگی اعتراض میکنند این روش که شما روش صحیحی نیست نوجوان را باید با انس و محبّت و مهربانی تربیت کرد و بعد از آن هم نباید خیلی بهدنبال استدلالهای عقلی رفت بلکه باید بیشتر با او کار توصیفی کرد و این مسیر که انسان بر مسائل اعتقادی تمرکز کند، مسیر صحیحی نیست.
در پاسخ باید گفت مجموعه برترین آرزو خودش را بهعنوان یک مدل کامل تربیتی هیچگاه معرّفی نکرده است و قرار نبوده که بار تربیت نسل جوان را بهطور کامل بهعهده بگیرد بلکه بهدنبال پر کردن خلأهای موجود بوده است. هیچ کسی منکر ضرورت کار چهره به چهره و حضوری در عرصه تربیت و ارتباط بین مربّی و متربّی نیست و آن کار باید در جای خودش هم انجام شود و مؤسسه نیز در آن فضایی که ارتباط حضوری داشته است سعی کرده آن را رقم بزند.
همچنین که عرصۀ تربیت، عرصهای نیست که بتوان در آن یک خوراک یکسانی برای همگان تولید کرد و همه را سر یک سفره نشاند بلکه باید سبدی از محصولات متنوّع تولید کرد که هر کسی از یک دریچهای با آن محتوا مرتبط شود. مؤسسه هنوز توانمندی کافی برای تنوّع بخشیدن به محصولاتش در ابعاد مختلف را نداشته که بخواهد محصولاتی تولید کند که با همۀ سلیقهها سازگار باشد گرچه تلاش کرده که ذائقههای رایج در جامعه را به شکلی تحت پوشش قرار بدهد.
پس اوّلاً مخاطب آن کتابها همگان نبودند. لذا برنامههای مؤسسه توسعه پیدا کرد و ویرایشهای سادهتر و رقیقتر از آن ارائه شد .
پس کار مؤسسه پر کردن خلأ موجود در جامعه است نه ادّعای جامعیّت در همه جهات و تأمین تمام ابعاد تربیتی مخاطب و محصول مؤسسه میتواند در کنار سایر محصولات نقشآفرینی کند البته با این تذکّر که این محصول یک محصول بنیادین است و باید پایه کار قرار بگیرد و سایر بحثهای عملیّاتی و تربیتی در دل این محتواهای معرفتی خودشان را تعریف کنند تا تربیت تبدیل به تربیت پایهدار و ماندگار شود.
نسبت محتوای برترین آرزو با کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی حضرت آقا چیست و چرا از کتاب طرح کلی استفاده نمیشود؟
جواب این است که کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی اثری است که مربوط به پنجاه سال پیش از این و دو نکته در آن وجود دارد. اوّل متناسب است با فضای آن روزگار از جهت سؤالاتی که به آن میپردازد و دوّم یک رویکرد خاصی که در یک ماه رمضان بخصوصی که مقام معظّم رهبری خواستند به آن توجّه کنند. در دهه پنجم مخاطبین آقا در مسجد امام حسن مجتبی مشهد کسانی بودند که به اسلام اعتقاد اجمالی داشتند و سؤالاتشان در مورد اصل حقانیّت اسلام نبوده ما در زمان فعلی با مخاطبین مواجه هستیم که نسبت به اصل حقانیّت اسلام سؤال دارند .
پس امکان ندارد محتوایی که رهبری معظّم در پنجاه سال پیش آن هم در یک ماه رمضان بخصوص ارائه کردند بهعنوان پایه کارهای تربیتی قرار داد.
خود آقا در بیانات دیگر در بحث جهاد تبیین در سالهای اخیر مطرح فرمودند که:
جهاد تبیین ابعادی دارد آن بُعد اوّل که مهمترین مسأله است پاسخ به سؤالات اعتقادی است و پاسخ به شبهات نسل جوان.
تا این کار انجام نشود نوبت به امتدادات اجتماعی اسلام و بعد مباحث دیگر مثل حکومت اسلامی و تمدّن اسلامی و نقش جوان در تمدّن اسلامی نمیرسد.
نسبت طرح برترین آرزو با طرح ولایت؟
اوّلین مسأله این است که از آغاز طراحی برترین آرزو این دقّت بهعمل آمد که این مباحث با طرح ولایت همپوشانی نداشته باشد و موازی کاری انجام نشود و لذا دوره برترین آرزو طوری تعریف شده که جدا از اینکه افراد این دوره را طی میکنند مستقلاً میتوانند طرح ولایت را دنبال کنند و بحثهای اینها جای یکدیگر را پر نمیکند. آنها محتواهایی است که چون وجود داشته و ما قرار بوده که خلأها را پر کنیم به آنها نپرداختیم.
تفاوت محتوایی برترین آرزو و طرح ولایت
امّا از این مطلب که بگذریم از جهت محتوا چند تفاوت اساسی بین تفاوت برترین آرزو و طرح ولایت وجود دارد:
اوّل: از جهت تناسب با مسائل روز
اوّل اینکه برترین آرزو متناسب با نیاز امروز است و طرح ولایت گرچه هنوز هم اجرا میشود امّا متناسب با نیازهای دهه هفتاد و هشتاد ترسیم شده است. در آن زمان بیشتر به امتدادات مباحث اسلامی با نگاه خاصی انتقاد میشد یعنی میگفتند دین حاکمیّت سیاسی داشته باشد یا نه یا مبانی حقوق و سیاست و اخلاق و امثالهم چیست لذا مرحوم آیةاللهمصباح سر فصلهایی مثل معرفت شناسی و فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق و در کنار آن یک بحث انسان شناسی و خداشناسی هم بهعنوان پایه مطرح شده است.
امروز دغدغه بچّهها این نیست بلکه اوّلاً دغدغه بچّهها اصل وجود خداست و بعد از آن وحی و نبوّت و حقانیّت قرآن و حقانیّت امامان علیهمالسّلام. و بعد از اینکه اینها مطرح شد و اصل اسلام و دین سر و پا میشود صحبت از ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام میشود و صحبت از منظومه اخلاقی اسلام و اینکه منظومه اخلاقی اسلام جاودانه است یا غیر جاودانه و نسبت آن با هست و نیستها چه هست و ...
یعنی سرفصلهای معارف کاربردی برگرفته از نیازهای فطری است که از قرآن استخراج شده، به تناسب فضای روز امّا طرح ولایت کاملاً برگرفته از فضای روز است و بخشی از نیازهای فطری پایه را تأمین نمیکند .
دوّم: تفاوت در محتوا
علاوه بر این یک تفاوت اساسی در محتوا وجود دارد که محتوای برترین آرزو بر اساس آثار نهایی حضرت علّامه طباطبائی است که خیلی قرآنیتر و خالصتر است و همراه با معارف عرفانی است. دیدگاه آیةاللهمصباح به آیةالله طباطبائی نزدیک است امّا نه در باب توحید آن اوج مطالب آیةالله طباطبائی در آثار آیةالله مصباح وجود دارد ، نه در باب ولایت و نه در باب معاد. طبیعتاً چون اندیشههای علّامه طباطبائی در این باب بسیار عمیقتر است محتوای معارف کاربردی از یک لایههای از دین مقدّس اسلام و معارف قرآنی پرده بر میدارد که در طرح ولایت این لایهها اصلاً مطرح نمیشود.
سوّم: رویکردها
همانطور که گذشت رویکرد معارف کاربردی و محتوای برترین آرزو، رویکردی است که تنها عقل و قلب را همزمان پیش ببرد و حرکت بدهد و لذا مفهوم سلوک و توحید و محبّت و دلدادگی به خدا و اولیای خدا در آن بسیار پر رنگ مطرح شده و خودبخود جنس محتوا نوعی است که وقتی انسان با آن مرتبط میشود تحوّل روحی ایجاد میکند امّا محتوای طرح ولایت، محتوای کاملاً عقلانی است که با رویکرد پاسخ به سؤالات ذهنی و عقلی تولید شده است. لذا آن ضریب بالای تحوّلزایی در آن دیده نمیشود.
چهارم:
محتوای معارف کاربردی بسیار نقطهزنی تعریف شده است یعنی مسائل اساسی و بنیادین با سادهترین زبان و عمیقترین دیدگاهها به شکل مختصر و مفید و قابل دریافت سریع. لذا حجم دورههای معارف کاربردی بسیار زیاد است امّا حجم ساعتهای آن کم است. کل معارف کاربردی را در چهل و پنج ساعت بهراحتی میتوان آموزش داد. امّا طرح ولایت دورۀ مفصّلی که نیاز به اردو به مدّت یک ماه تا چهل روز در یک جا دارد در حالی که میتوان کل معارف کاربردی را در یک دوره دو هفتهای بهراحتی آموزش داد.
پنجم: زبان ساده
محتوای برترین آرزو و معارف کاربردی زبان سادهای در بیان و نحوه توضیح دارد. قلم آن هم قلم خودخوان است ولی محتوای طرح ولایت زبان علمی و سنگینی دارد.
اینها در مجموع سبب میشود که محتوای معارف کاربردی برای نوجوان و جوان ما هم اولویّت بیشتری داشته باشد و هم جایگاه آن مقدّم باشد و در مباحث تکمیلی از آثار طرح ولایت حتماً استفاده کنند و بحثهای دیگر را هم دنبال کنند و تذکّر داده شود که این بحثها قرار بوده خلأها را پر کند جای رقابت و همپوشانی نداشته است.
مقایسه آثار شهید مطهری و برترین آرزو
آثار آیةالله مطهری در روانی و خوشبیانی مثل محتوای برترین آرزوست و در آن از مثالهای فراوانی استفاده میشود و قلم روانی دارد امّا از جهت محتوا مرحوم شهید مطهری هم مثل مرحوم آیةالله مصباح قرائتی که از توحید و نبوّت و ولایت و معاد ارائه میدهند یک سطح از قرائتی که آیةالله طباطبائی و شاگردان هم مسلک ایشان مثل مرحوم علّامه طهرانی و علّامه حسنزاده و تقریباً آیةالله جوادی ارائه میدهند پایینتر است.
و لذا اوج محتوای توحید و مقام انسان کامل در آثار شهید مطهری دیده نمیشود و رنگ و بوی سلوک و عشق و توحید در آثار شهید مطهری بسیار کمرنگ است بجز آثاری که در این سالهای آخر که مرحوم آیةالله مطهری تحوّلات معنوی پیدا کردند تعریف کردند امّا به هر حال از آثار شهید مطهری در تدوین معارف کاربردی بسیار استفاده شده است پر تکرارترین نقل قولها در کتابهای معارف کاربردی از آثار شهید مطهری است .
گاهی سؤال میشود که چرا در کتابها از آثار امام خمینی و حضرت علّامه حسنزاده کمتر استفاده شده است؟
چون قلم این بزرگان سنگین بوده است و مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکرده و در مواردی که در دورهها میآوردیم و به نوجوانان ارائه میکردیم میگفتند ما متوجّه این کلمات نمیشویم. بیانات شهید مطهری روان بوده و لذا از مطالب ایشان بسیار در کتابها استفاده شده است بیان آیةالله مصباح روان بوده و آن بخشهایی که با علّامه طباطبائی همفکر بودند از عبارات آیةالله مصباح و آیةالله مطهری آمده است. از بیانات علّامه طهرانی رضواناللهعلیه هم موارد متعدّدی آمده بخصوص علّامه طهرانی داستانهای نابی از بزرگان اهل عرفان و معنویّت در آثارشان آمده ، ما بخصوص آن داستانها را از کتابهای ایشان در معارف کاربردی استفاده کردیم چون هدف این بود که در خلال این مجموعه مخاطب با بزرگان اهل عرفان آشنا شود و ارتباط روحی برقرار کند و در امتداد مسیر از آنها استفاده کند.
نسبت بین محتوای برترین آرزو با آثار استاد صفایی حائری
حقیقت امر آثار استاد صفائی حائری رویکرد کاملاً تربیتی دارد و در بحثهای اعتقادی خیلی ورودی ندارد و در جاهایی که مطالبی وارد شده بحثها بسیار عمیق نیست. محتوای برترین آرزو میخواسته خلأها را در مباحث اعتقادی پر کند و کلاً یکی از نقایصی که در مدل تربیتی استاد صفائی حائری وجود دارد این است که خیلی به مباحث اعتقادی نمیپردازند و لذا مدل تربیتی با همان چالش نبود تربیت پایدار مواجه میشود.
در عرصه مباحث تربیتی مدل برترین آرزو، مدل طریقه خاصالخاص و توحید محور است و در آثار استاد صفائی جای مسأله توحید بسیار خالی است و در انواع درمان مسائل روحی زمانی که صحبت میشود از نقش توحید و نگاه شناخت درمانی کمتر صحبت به میان میآید و راهکارهای دیگر پیشنهاد میشو.. همچنین که ترسیم ایشان از نقطه کمال انسانی ترسیم ناقصی است و تعریف انسان کامل و نقطه کمال که عبارتست از لقاءالله و رسیدن به خدا و اوج توحید و عبودیّت شفاف نیست.
اگر انسان از آثار استاد صفائی بهعنوان راهکارها و تکنیکها استفاده کند بسیار ارزشمند است. لذا محتوای برترین آرزو رقیب محتوای استاد صفائی حائری نیست بلکه اوّلاً خودش را بهعنوان مکمل میبیند ثانیاً میگوید طریقه خاصالخاص که طریقه مرحوم حاج ملّا حسینقلی همدانی و شاگردان ایشان است و در آثار علّامه طباطبائی منعکس شده است در واقع توحید محوری باید بهعنوان چتری بر بالای سر نظام تربیتی حاکم باشد و کل محتوای استاد صفائی حائری در زیر این چتر تعریف شود و نقش خودش را ایفا کند.
نسبت محتوای برترین آرزو با فعالیّتهای آموزش و پرورش و مدارس
واقعیّت امر این است که مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی خودش را مجموعهای خادم نظام آموزش و پرورش کشور میداند و تلاش کرده تا خلأهایی را که در نظام آموزش و پرورش کشور وجود دارد و مدیران دلسوز وزارت آموزش و پرورش تلاش کردند ولی نشده که این خلأها پر شود و کاری بر روی زمین مانده بیایند و این کار بر زمین مانده را بهعهده بگیرد و در کنار محتوای آموزشی کمک کند لذا هیچ وقت محتوای آموزشی خودش را در عرض فعالیّتهای دانشآموزان تعریف نکرده و تلاش کرده تا برنامهها را طوری تنظیم کند که به درسهای بچّهها لطمه نخورد امّا کاستیهایی را که وجود داشته در یک دورههای تکمیلی برطرف کند . تفاهمنامههای رسمی ارتباط بسیار محکم بین مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی با وزیران محترم آموزش و پرورش و معاونین آنها برقرار بوده و هست و کاملاً در یک همکاری و خدمترسانی تلاش دارد که به نسل جوان کمک کند و البته اگر بشود گاهی در محتوای آموزش و پرورش هم کمک و خدمت کند طبیعتاً نقش خودش را ایفا خواهد کرد.
جاذبۀ برای جوان برخلاف آنچه من تصوّر میکنم گذاشتن میز پینگپونگ نیست. بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانان را به مسجد جذب کنیم وسایل سرگرمی فراهم کنند....
راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است.
دل جوان حقیقتپذیر است دل جوان به فطرت الهی نزدیک است دل جوان حقیقتپذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ ]فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها[
دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبۀ جوانها اینها است.
شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب می شود و میآید .جاذبۀ جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیلۀ بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند.
مسلم است که بُعد قلبی و چشیدن جاذبههای معنوی از یک کار تربیتی کوتاهمدّت بخصوص با فاصله و از راه دور شدنی نیست ولی مؤسسه در حد توان خودش در این عرصه چند گام برداشته است:
گام اوّل بیان معارف معنوی
همین طور که در بیان حضرت آقا آمد، تلاش کرده که جنسِ معارفی را به نسل جوان منتقل کند از جنس معنوی باشد و این محتوای فطری که ایشان فرمودند و مسائل معنوی و عرفانی را در بُعد نظر منتقل کند و برساند و به دست آنها بدهد. از ویژگیهای بسیار مهم فعالیّت مؤسسه این است که در دل آن محتوای معرفتی که میخواهد عقل را قانع کند و آرامش ببخشد چاشنی عشق و محبّت و سلوک و معنویّت و توحید نهفته است و با بیانات مختلف و حتّی نقل حکایات مختلف از بزرگان اولیای الهی این جهتگیریها در آن وجود دارد.
ابزارهای مؤسسه برای زنده کردن قلب و جان مخاطب
و در کنار اینها از ابزارهایی که در دسترس مؤسسه بود و میشد از آنها برای ایجاد آن جرقههای معنوی در قلب نوجوانان تلاش شد که استفاده شود.
اوّل وجود نورانی و مقدّس علیابنموسیارّضا علیهالسّلام
اوّلین ابزار و مهمترین و برترین ابزار وجود نورانی و مقدّس علیابنموسی الرّضا علیهالسّلام در مشهد بود که وقتی عزیزان به مشهد میآمدند از برنامههای ثابتشان زیارت بود و اصلاً این اتّصال به امام رضا علیهالسّلام در کل برنامهها به شکل پر رنگی منعکس میشد و همه جا تذکّر داده میشد که این کارها زیر سایه مقدّس امام رضا است و شما میهمان امام رضا علیهالسّلام هستید کسی که در اینجا دستگیری میکند و کار انجام میدهد امام رضا علیهالسّلام است و بچّهها میفهمیدند که واقعاً میهمان امام رضا علیهالسّلام هستند .
دوّم روضه و عزاداری و بهره بردن از پیکر شهید
در هر اردوی حضوری که برگزار میشد مراسم روضه و عزاداری برپا بود و بخشی از این انس معنوی در آن روضهها اتّفاق می افتاد و با جهتدهی سخنران و مرثیه خوان قلبها متّصل میشد. تقریباً به شکل یک برنامه ثابت در هر اردویی که برقرار میشد برای آنها در روضهها پیکر شهیدی حضور داشت و بچّهها از نور آن شهید بزرگوار هم بهرهمند میشدند.
سوّم تشویق مطالعه سرگذشت بزرگان اهل عرفان
مرحله بعدی سیر مطالعاتی بود که از طرف مؤسسه به نوجوانان ارائه میشد و تشویق میشد که اینها را با کتابهای بزرگان اهل عرفان، کسانی که خودشان در طریق توحید سیر و سفر کردند، آشنا کند. خواندن شرح حال این بزرگان بهعنوان برنامه ثابت در کارهای مؤسسه پیشبینی شد و مؤسسه از جمله محصولات فروشش، فروش زندگینامه علما و عرفای شاخص را بهعنوان یک برنامه ثابت قرار داد .
چهارم بهره بردن از مربّیان مهذّب در طول دوره
و آخرین کاری که در توان مؤسسه بود این بود در اردوهای حضوری هر پانزده تا بیست نفر با یک مربّی مهذّب در ارتباط بودند مربیانی که اهل تقوا هستند و درد خدا دارند و بهدنبال معنویّت و بهدنبال اصلاح نفس خودشان حرکت میکنند. بچه ها صبح تا ظهر با استاد درس میخواندند یا جلسه داشتند و در بقیّه روز و رفت و آمدها تفریحها و زیارتها همراه و همنشین با مربّی بودند این ارتباط عاطفی کمک میکرد که بچّهها از مربّیها سبک زندگی یاد بگیرند و حال و هوای آنها عوض شود خیلی از گرههای فکری آنها برطرف شود.
عوامل بیرونی اثرگذار بر تربیت
آنچه که وظیفۀ اصلی مؤسسه بود تأمین عوامل درونی بود یعنی قانع کردن عقل و قلب نوجوان که از درون بجوشد و حرکت کند امّا استفاده از ابزارهای بیرونی هم در حدی که در توان مؤسسه بوده و ضرری به هدف اصلی مؤسسه وارد نمیشده همیشه در دستور کار مؤسسه قرار داشته است که برخی از نمونههای آن بیان میشود:
ارتباط با مربّیان
تحتتأثیر رابطه عاطفی که بین متربّی و مربّی هم در اردوهای حضوری و هم در ارتباطهای مجازی وجود دارد تمایل بچّهها به استمرارفعالیّتهای علمی و آموزشی بیشتر شود. در اردوهای حضوری، متربّیان (15-20) نفر سه روز تا یک هفته مدام همنشین هستند، در دورههای مجازی هم هر 50-60 نفر یک مربّی آنلاین دارند خود این ارتباط عاطفی با مربّی خیلی اثرگذار است بخصوص در آزمون های شفاهی -تصویری که ملاقات ایشان چهره به چهره است.
مربّیان در ارتباط با نسل جوان سه نکته را رعایت میکردند که خیلی اثرگذار است:
اوّل محبّت داشتن نسبت به متربّی که این محبّت باید صادقانه باشد چون بچّهها محبّتهای تصنعی را خوب متوجّه میشوند و درک میکنند. باید انسان واقعاً متربّی را دوست بدارند و محبّت ورزیدن به او برخاسته از درونش باشد.
دوّم احترام گذاشتن و اکرام کردن و بها دادن به متربّی
مربّی اگر خودش را برتر نبیند و اگر نگاه او به متربّی، نگاه خدمتگذاری باشد مثل نگاه خدمتگذاری به مخلوقی از مخلوقات الهی و ربط او را با خداوند متعال مدّ نظر قرار بدهد خود به خود نحوه ارتباطش با متربّی عوض میشود هم به او محبّت میورزد از این باب که احساس میکند با یکی از مخلوقات الهی طرف است و او بهدنبال خدا میگردد و میخواهد اصلاح شود و وارد آغوش خدا و اولیای خدا شود لذا او را دوست میدارد .
سوّم: آزاد اندیشی و اجازه گفت و گوی آزاد به مخاطب
اینکه مخاطب احساس کند در فضایی قرار گرفته که اگر سؤالی بپرسید تحقیر و تکفیر و توهین نمیشود. اینجا فضای عقلانیّت است و میتواند هر انتقادی به مقدّسات در ذهن دارد مطرح کند و درد دلهای خودش را در این عرصهها بیان کند. در مسائل اخلاقی با مربّیانی که نقش مشاور دارند میتوانند تمام مشکلات اخلاقیاش را مطرح کند و نمیترسد که به او برچسبی بزنند.
عامل دوم جذابیّتهای تفریحی
بحمدالله مؤسسه آستان قدس رضوی مهمترین اردوگاه تفریحی مشهد مقدّس را در اختیار دارد و تمام عزیزانی که به اردوهای حضوری میآیند از این اردوگاه استفاده میکنند فضای اردوگاه مجهز به انواع تجهیزات ورزشی-تفریحی است و خودش هم فضای دلپذیری است و اینها برای بچّهها جذابیّت ایجاد میکند و هیجانات او را تأمین میکند. با ایجاد آرامش آن محتوای حقی را که قرار است به گوش او برسد بیشتر به دلش مینشیند .
عامل سوّم جایزه
اینکه نوجوان ما برای جایزه پای مباحث اعتقادی و اخلاقی بنشیند امر پسندیدهای نیست امّا برای جذب برخی از نوجوانان بهعنوان قلاب اوّلیّه کشیدن آنها به سمت معارف چارهای جز استفاده از جایزه نداریم. این جوایز برای بچّهها جذاب بوده و بعضی از اینها به همۀ بچّهها داده میشود که هر کسی شرکت کرده دلش نشکند احساس نکند سر سفره امام رضا علیهالسّلام نشست و چیزی نصیب او نشد.
عامل چهارم جاذبههای بصری و محصولات چند رسانهای که در مؤسسه تولید شده
جاذبههای بصری و محصولات چند رسانهای که در مؤسسه تولید شده و دارای جذابیّتهای خاصی است که نسل جوان آنها را میپسندد ،نوع کلیپهایی که مورد استفاده قرار گرفته، قالب اپلیکیشن ، استفاده از گیم و بازی ، تعریف ماجراجویی همراه با امتیاز و ... قطعا در جلب نظر و توجه مخاطب نوجوان بی تاثیر نبوده است.
عامل پنجم کار تعاملی مؤسسه
اهمیّت کار تعاملی با نوجوان و جوان این است که به نوجوان اهمیّت میدهد و او را کسی حساب میکند و نوجوان احساس میکند اینطور نیست که فقط یکطرفه نشسته و مطالب را گوش میکند.و همین سبب میشود که نوجوان احساس هویّت بکند و بیشتر به برنامهها دل بدهد حتی در ارتباطاتی که در پس از دورهها برقرار میشود.
عامل ششم فعالیّتهایی که برای استمرار ارتباط تعریف شده
گاهی یک دوره کوتاه مدّتی است و انسان از آن استفاده می کند و میرود ولی گاهی مواقع یک سلسله و زنجیرهای تولید میشود از محتواهای مورد نیاز و چیزهایی که دغدغه نسل جوان است .طبیعتاً بچّهها در این فضاها بیشتر همراهی میکنند. چون به محتوا احساس نیاز میکنند شاید در ابتدا با جایزه شروع به آموختن محتوای اعتقادی کنند ولی در استمرار مخاطبین بیشتر به محتوا حس نیاز پیدا میکنند و ادامه میدهند.
امّا آنچه در پس پرده کار میکند و اصل و اساس اوست و باید رمز اصلی مؤسسه را در آنجا جست و جو کرد، الطاف الهی و عنایت خاص حضرت علیابنموسیالرّضا علیهالسّلام است که واقعاً در تمام مدّتی که مؤسسه فعالیّت میکرد ومشکلاتی که بر سر راه مؤسسه بوده قدم به قدم حضرت دستگیری فرمودند و خود بچّهها و مربّیها و اساتید همگی احساس میکنند که دست مبارک امام رضا علیهالسّلام بالای کار است و البته قالب و محتوا نیز متعلّق به امام رضا علیهالسّلام است که خودشان فرمودند: شما زیباییهای سخنان ما را به گوش مردم برسانید و اگر مردم اینها را بشناسند بهدنبال ما خواهند آمد.
4
آیا مدل تربیتی که در برترین آرزو ارائه میشود مدل کاملی است یا نه؟
برخی از فعّالان فرهنگی اعتراض میکنند این روش که شما روش صحیحی نیست نوجوان را باید با انس و محبّت و مهربانی تربیت کرد و بعد از آن هم نباید خیلی بهدنبال استدلالهای عقلی رفت بلکه باید بیشتر با او کار توصیفی کرد و این مسیر که انسان بر مسائل اعتقادی تمرکز کند، مسیر صحیحی نیست.
در پاسخ باید گفت مجموعه برترین آرزو خودش را بهعنوان یک مدل کامل تربیتی هیچگاه معرّفی نکرده است و قرار نبوده که بار تربیت نسل جوان را بهطور کامل بهعهده بگیرد بلکه بهدنبال پر کردن خلأهای موجود بوده است. هیچ کسی منکر ضرورت کار چهره به چهره و حضوری در عرصه تربیت و ارتباط بین مربّی و متربّی نیست و آن کار باید در جای خودش هم انجام شود و مؤسسه نیز در آن فضایی که ارتباط حضوری داشته است سعی کرده آن را رقم بزند.
همچنین که عرصۀ تربیت، عرصهای نیست که بتوان در آن یک خوراک یکسانی برای همگان تولید کرد و همه را سر یک سفره نشاند بلکه باید سبدی از محصولات متنوّع تولید کرد که هر کسی از یک دریچهای با آن محتوا مرتبط شود. مؤسسه هنوز توانمندی کافی برای تنوّع بخشیدن به محصولاتش در ابعاد مختلف را نداشته که بخواهد محصولاتی تولید کند که با همۀ سلیقهها سازگار باشد گرچه تلاش کرده که ذائقههای رایج در جامعه را به شکلی تحت پوشش قرار بدهد.
پس اوّلاً مخاطب آن کتابها همگان نبودند. لذا برنامههای مؤسسه توسعه پیدا کرد و ویرایشهای سادهتر و رقیقتر از آن ارائه شد .
پس کار مؤسسه پر کردن خلأ موجود در جامعه است نه ادّعای جامعیّت در همه جهات و تأمین تمام ابعاد تربیتی مخاطب و محصول مؤسسه میتواند در کنار سایر محصولات نقشآفرینی کند البته با این تذکّر که این محصول یک محصول بنیادین است و باید پایه کار قرار بگیرد و سایر بحثهای عملیّاتی و تربیتی در دل این محتواهای معرفتی خودشان را تعریف کنند تا تربیت تبدیل به تربیت پایهدار و ماندگار شود.
نسبت محتوای برترین آرزو با کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی حضرت آقا چیست و چرا از کتاب طرح کلی استفاده نمیشود؟
جواب این است که کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی اثری است که مربوط به پنجاه سال پیش از این و دو نکته در آن وجود دارد. اوّل متناسب است با فضای آن روزگار از جهت سؤالاتی که به آن میپردازد و دوّم یک رویکرد خاصی که در یک ماه رمضان بخصوصی که مقام معظّم رهبری خواستند به آن توجّه کنند. در دهه پنجم مخاطبین آقا در مسجد امام حسن مجتبی مشهد کسانی بودند که به اسلام اعتقاد اجمالی داشتند و سؤالاتشان در مورد اصل حقانیّت اسلام نبوده ما در زمان فعلی با مخاطبین مواجه هستیم که نسبت به اصل حقانیّت اسلام سؤال دارند .
پس امکان ندارد محتوایی که رهبری معظّم در پنجاه سال پیش آن هم در یک ماه رمضان بخصوص ارائه کردند بهعنوان پایه کارهای تربیتی قرار داد.
خود آقا در بیانات دیگر در بحث جهاد تبیین در سالهای اخیر مطرح فرمودند که:
جهاد تبیین ابعادی دارد آن بُعد اوّل که مهمترین مسأله است پاسخ به سؤالات اعتقادی است و پاسخ به شبهات نسل جوان.
تا این کار انجام نشود نوبت به امتدادات اجتماعی اسلام و بعد مباحث دیگر مثل حکومت اسلامی و تمدّن اسلامی و نقش جوان در تمدّن اسلامی نمیرسد.
نسبت طرح برترین آرزو با طرح ولایت؟
اوّلین مسأله این است که از آغاز طراحی برترین آرزو این دقّت بهعمل آمد که این مباحث با طرح ولایت همپوشانی نداشته باشد و موازی کاری انجام نشود و لذا دوره برترین آرزو طوری تعریف شده که جدا از اینکه افراد این دوره را طی میکنند مستقلاً میتوانند طرح ولایت را دنبال کنند و بحثهای اینها جای یکدیگر را پر نمیکند. آنها محتواهایی است که چون وجود داشته و ما قرار بوده که خلأها را پر کنیم به آنها نپرداختیم.
تفاوت محتوایی برترین آرزو و طرح ولایت
امّا از این مطلب که بگذریم از جهت محتوا چند تفاوت اساسی بین تفاوت برترین آرزو و طرح ولایت وجود دارد:
اوّل: از جهت تناسب با مسائل روز
اوّل اینکه برترین آرزو متناسب با نیاز امروز است و طرح ولایت گرچه هنوز هم اجرا میشود امّا متناسب با نیازهای دهه هفتاد و هشتاد ترسیم شده است. در آن زمان بیشتر به امتدادات مباحث اسلامی با نگاه خاصی انتقاد میشد یعنی میگفتند دین حاکمیّت سیاسی داشته باشد یا نه یا مبانی حقوق و سیاست و اخلاق و امثالهم چیست لذا مرحوم آیةاللهمصباح سر فصلهایی مثل معرفت شناسی و فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق و در کنار آن یک بحث انسان شناسی و خداشناسی هم بهعنوان پایه مطرح شده است.
امروز دغدغه بچّهها این نیست بلکه اوّلاً دغدغه بچّهها اصل وجود خداست و بعد از آن وحی و نبوّت و حقانیّت قرآن و حقانیّت امامان علیهمالسّلام. و بعد از اینکه اینها مطرح شد و اصل اسلام و دین سر و پا میشود صحبت از ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام میشود و صحبت از منظومه اخلاقی اسلام و اینکه منظومه اخلاقی اسلام جاودانه است یا غیر جاودانه و نسبت آن با هست و نیستها چه هست و ...
یعنی سرفصلهای معارف کاربردی برگرفته از نیازهای فطری است که از قرآن استخراج شده، به تناسب فضای روز امّا طرح ولایت کاملاً برگرفته از فضای روز است و بخشی از نیازهای فطری پایه را تأمین نمیکند .
دوّم: تفاوت در محتوا
علاوه بر این یک تفاوت اساسی در محتوا وجود دارد که محتوای برترین آرزو بر اساس آثار نهایی حضرت علّامه طباطبائی است که خیلی قرآنیتر و خالصتر است و همراه با معارف عرفانی است. دیدگاه آیةاللهمصباح به آیةالله طباطبائی نزدیک است امّا نه در باب توحید آن اوج مطالب آیةالله طباطبائی در آثار آیةالله مصباح وجود دارد ، نه در باب ولایت و نه در باب معاد. طبیعتاً چون اندیشههای علّامه طباطبائی در این باب بسیار عمیقتر است محتوای معارف کاربردی از یک لایههای از دین مقدّس اسلام و معارف قرآنی پرده بر میدارد که در طرح ولایت این لایهها اصلاً مطرح نمیشود.
سوّم: رویکردها
همانطور که گذشت رویکرد معارف کاربردی و محتوای برترین آرزو، رویکردی است که تنها عقل و قلب را همزمان پیش ببرد و حرکت بدهد و لذا مفهوم سلوک و توحید و محبّت و دلدادگی به خدا و اولیای خدا در آن بسیار پر رنگ مطرح شده و خودبخود جنس محتوا نوعی است که وقتی انسان با آن مرتبط میشود تحوّل روحی ایجاد میکند امّا محتوای طرح ولایت، محتوای کاملاً عقلانی است که با رویکرد پاسخ به سؤالات ذهنی و عقلی تولید شده است. لذا آن ضریب بالای تحوّلزایی در آن دیده نمیشود.
چهارم:
محتوای معارف کاربردی بسیار نقطهزنی تعریف شده است یعنی مسائل اساسی و بنیادین با سادهترین زبان و عمیقترین دیدگاهها به شکل مختصر و مفید و قابل دریافت سریع. لذا حجم دورههای معارف کاربردی بسیار زیاد است امّا حجم ساعتهای آن کم است. کل معارف کاربردی را در چهل و پنج ساعت بهراحتی میتوان آموزش داد. امّا طرح ولایت دورۀ مفصّلی که نیاز به اردو به مدّت یک ماه تا چهل روز در یک جا دارد در حالی که میتوان کل معارف کاربردی را در یک دوره دو هفتهای بهراحتی آموزش داد.
پنجم: زبان ساده
محتوای برترین آرزو و معارف کاربردی زبان سادهای در بیان و نحوه توضیح دارد. قلم آن هم قلم خودخوان است ولی محتوای طرح ولایت زبان علمی و سنگینی دارد.
اینها در مجموع سبب میشود که محتوای معارف کاربردی برای نوجوان و جوان ما هم اولویّت بیشتری داشته باشد و هم جایگاه آن مقدّم باشد و در مباحث تکمیلی از آثار طرح ولایت حتماً استفاده کنند و بحثهای دیگر را هم دنبال کنند و تذکّر داده شود که این بحثها قرار بوده خلأها را پر کند جای رقابت و همپوشانی نداشته است.
مقایسه آثار شهید مطهری و برترین آرزو
آثار آیةالله مطهری در روانی و خوشبیانی مثل محتوای برترین آرزوست و در آن از مثالهای فراوانی استفاده میشود و قلم روانی دارد امّا از جهت محتوا مرحوم شهید مطهری هم مثل مرحوم آیةالله مصباح قرائتی که از توحید و نبوّت و ولایت و معاد ارائه میدهند یک سطح از قرائتی که آیةالله طباطبائی و شاگردان هم مسلک ایشان مثل مرحوم علّامه طهرانی و علّامه حسنزاده و تقریباً آیةالله جوادی ارائه میدهند پایینتر است.
و لذا اوج محتوای توحید و مقام انسان کامل در آثار شهید مطهری دیده نمیشود و رنگ و بوی سلوک و عشق و توحید در آثار شهید مطهری بسیار کمرنگ است بجز آثاری که در این سالهای آخر که مرحوم آیةالله مطهری تحوّلات معنوی پیدا کردند تعریف کردند امّا به هر حال از آثار شهید مطهری در تدوین معارف کاربردی بسیار استفاده شده است پر تکرارترین نقل قولها در کتابهای معارف کاربردی از آثار شهید مطهری است .
گاهی سؤال میشود که چرا در کتابها از آثار امام خمینی و حضرت علّامه حسنزاده کمتر استفاده شده است؟
چون قلم این بزرگان سنگین بوده است و مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکرده و در مواردی که در دورهها میآوردیم و به نوجوانان ارائه میکردیم میگفتند ما متوجّه این کلمات نمیشویم. بیانات شهید مطهری روان بوده و لذا از مطالب ایشان بسیار در کتابها استفاده شده است بیان آیةالله مصباح روان بوده و آن بخشهایی که با علّامه طباطبائی همفکر بودند از عبارات آیةالله مصباح و آیةالله مطهری آمده است. از بیانات علّامه طهرانی رضواناللهعلیه هم موارد متعدّدی آمده بخصوص علّامه طهرانی داستانهای نابی از بزرگان اهل عرفان و معنویّت در آثارشان آمده ، ما بخصوص آن داستانها را از کتابهای ایشان در معارف کاربردی استفاده کردیم چون هدف این بود که در خلال این مجموعه مخاطب با بزرگان اهل عرفان آشنا شود و ارتباط روحی برقرار کند و در امتداد مسیر از آنها استفاده کند.
نسبت بین محتوای برترین آرزو با آثار استاد صفایی حائری
حقیقت امر آثار استاد صفائی حائری رویکرد کاملاً تربیتی دارد و در بحثهای اعتقادی خیلی ورودی ندارد و در جاهایی که مطالبی وارد شده بحثها بسیار عمیق نیست. محتوای برترین آرزو میخواسته خلأها را در مباحث اعتقادی پر کند و کلاً یکی از نقایصی که در مدل تربیتی استاد صفائی حائری وجود دارد این است که خیلی به مباحث اعتقادی نمیپردازند و لذا مدل تربیتی با همان چالش نبود تربیت پایدار مواجه میشود.
در عرصه مباحث تربیتی مدل برترین آرزو، مدل طریقه خاصالخاص و توحید محور است و در آثار استاد صفائی جای مسأله توحید بسیار خالی است و در انواع درمان مسائل روحی زمانی که صحبت میشود از نقش توحید و نگاه شناخت درمانی کمتر صحبت به میان میآید و راهکارهای دیگر پیشنهاد میشو.. همچنین که ترسیم ایشان از نقطه کمال انسانی ترسیم ناقصی است و تعریف انسان کامل و نقطه کمال که عبارتست از لقاءالله و رسیدن به خدا و اوج توحید و عبودیّت شفاف نیست.
اگر انسان از آثار استاد صفائی بهعنوان راهکارها و تکنیکها استفاده کند بسیار ارزشمند است. لذا محتوای برترین آرزو رقیب محتوای استاد صفائی حائری نیست بلکه اوّلاً خودش را بهعنوان مکمل میبیند ثانیاً میگوید طریقه خاصالخاص که طریقه مرحوم حاج ملّا حسینقلی همدانی و شاگردان ایشان است و در آثار علّامه طباطبائی منعکس شده است در واقع توحید محوری باید بهعنوان چتری بر بالای سر نظام تربیتی حاکم باشد و کل محتوای استاد صفائی حائری در زیر این چتر تعریف شود و نقش خودش را ایفا کند.
نسبت محتوای برترین آرزو با فعالیّتهای آموزش و پرورش و مدارس
واقعیّت امر این است که مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی خودش را مجموعهای خادم نظام آموزش و پرورش کشور میداند و تلاش کرده تا خلأهایی را که در نظام آموزش و پرورش کشور وجود دارد و مدیران دلسوز وزارت آموزش و پرورش تلاش کردند ولی نشده که این خلأها پر شود و کاری بر روی زمین مانده بیایند و این کار بر زمین مانده را بهعهده بگیرد و در کنار محتوای آموزشی کمک کند لذا هیچ وقت محتوای آموزشی خودش را در عرض فعالیّتهای دانشآموزان تعریف نکرده و تلاش کرده تا برنامهها را طوری تنظیم کند که به درسهای بچّهها لطمه نخورد امّا کاستیهایی را که وجود داشته در یک دورههای تکمیلی برطرف کند . تفاهمنامههای رسمی ارتباط بسیار محکم بین مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی با وزیران محترم آموزش و پرورش و معاونین آنها برقرار بوده و هست و کاملاً در یک همکاری و خدمترسانی تلاش دارد که به نسل جوان کمک کند و البته اگر بشود گاهی در محتوای آموزش و پرورش هم کمک و خدمت کند طبیعتاً نقش خودش را ایفا خواهد کرد.